دل سروده های یک بازنشسته - جهانمردی - شهرضا

دل سروده های یک بازنشسته - جهانمردی - شهرضا

ثبت سروده های شخصی اینجانب مصطفی جهانمردی در انواع مختلف خصوصا ثبت اسامی دوستان همکارم در دنیای مجازی به زبان شعر
دل سروده های یک بازنشسته - جهانمردی - شهرضا

دل سروده های یک بازنشسته - جهانمردی - شهرضا

ثبت سروده های شخصی اینجانب مصطفی جهانمردی در انواع مختلف خصوصا ثبت اسامی دوستان همکارم در دنیای مجازی به زبان شعر

همکاران خوب دبیرستان حاج ناصر رضایی شهرضا

تقدیم به همکاران خوب دبیرستان حاج ناصر رضایی شهرضا

سال تحصیلی1395- 1394

یار دیرینم علی هاشمیان

امر فرموده به شعری بهرتان

بنده هم بر دیده ی منت نهم

شعر یاران را به هر دور و زمان

می کند خدمت کنار دوستان

در رضایی حاج ناصر این زمان

همتی این مرد محجوب و ادیب

یاری او می کند در این مکان

بود در اینجا رفیق دیگری

مجتبی فرزانه با این دوستان

باشد اکنون در اداره راس کار

مرد تقوا احمد ملکیان

با شعاعی یار خود بنموده اند

مهرورزی را شعار کارشان

می شناسد کار خود حداد " چون

سالها بوده به تدریس زبان

گر بپرسی از دبیر دینیش

یک طبا بگذار بر طبائیان

همره آنان جواد جاوری

نوجوانان  پرورد  در بوستان

وین یکی باشد محمد جاوری

او بود اینجا مشاور این زمان

خادمی همراهی آنان کند

درس دین را با دو صد فن و بیان

احمدی ناصر رفیق خوب ما

گوید از قرآن و دین او بی امان

چاوشی باشد حمید و گویدم

گاهی از شعر و گهی از داستان

آن یک اسدالله چاوشی بود

دایما  گوید زتاریخ جهان

انگلیسی قلعه نوئی درس داد

گر بیاموزیم ما  ایرانیان

باد سنجی بود دست کاظمی

تا دهد از سرعت باد او نشان

هست شایان در کلاس فارسی

از برای حفظ این نیکو زبان

چه صفایی باشد اندر این کلاس

با  صفایی " این رفیق خوش بیان

بهر تدریس ریاضی یار او

هست افشاری و گوید از کمان

قاسمی با  حرفه و فن آمده

تا خبر سازد ز هر صنعت جوان

ایزدیان در کنار کار وی

گوید از نقاشی و فیلم و پلان

هست سرّی در میان دوستان

میکند تدریس ورزش این میان

همره آقالر از کار و تلاش

سبز و خرم کرده اند این بوستان

این عمو هادی که یاری باوفاست

همچنان مانده است با هاشمیان

جملگی دادند درس معرفت

کس ندید از لطف حق اینجا زیان

در تلاش خود به دشت زندگی

این جوانان گل شما چون باغبان

قدر بشناسید این ایام خوب

ای رفیقان ای عزیزان " دوستان

بود انور بین ما در سال قبل

بر زمین افتاد از جور خزان

گرچه رفته است از میان جمع ما

یاد او باشد به دلها جاودان

ای جهانمردی جهان رمز است و راز

کس نفهمیده است این سر نهان

مصطفی جهانمردی   اردیبهشت 95

دبیرا ن دبیرستان سما ی 1 شهرضا


دبیرا ن دبیرستان سما ی 1  شهرضا

 کلاس نهم

1395- 1394

آی بچه هایی که سمایی بودید

صاحب دلهای خدایی بودید

معلمای خوب و با صفاتون

دلسوزی میکردن همش براتون

غافل نبودند از شما یه آنی

یاد می کنید از اونا یک زمانی

که هر یکی مشغول به یه کارید

از حال و روزشون خبر ندارید

آقای بهرامی ما  در سما

مانند ناظم بود رفیق شما

یوسفیان پر از تلاش و کاره

صد هنر از دستای او می باره

اسماعیلی بود براتون مشاور

 همراهیتون  کرد این دبیر ماهر

آقاسی  " اسماعیلی " کاویانی

دبیرای کتاب آسمانی

آقای کاظمینی حشمت الله

 همراه خوبشون بوده تا حالا

اونقده تاکی میگه از ریاضی

تا بشه از فهمیدن تو راضی

مظفر لطفی  دبیر علوم

الحق به کارش وارده یک کلوم

مدرس زبانتان سید ی

یاد میگیری درسو اگه گوش بدی

داره به دستش گیوی توپ فوتبال

تا بره با اردو به سوی شمال

نوبت رسید به رحمت الله انور

 رفیق خوبی که یهو شد پر پر

مسئول بسکتبال شهرضا بود

وارد به کارش بود و با صفا بود

وقتی که او رفت یه رفیق دیگه

محبی پور از درس و ورزش میگه

فناوری که علم امروز ماست

دست دو تن دبیر دلسوز ماست

فرزانه این دبیر خوب و ماهر

و یار همت " بابایی  شاعر

مومنیان مشغول کار دفتر

 آب اگه باشه راستی هس شناگر

قربانعلی امیری اندر سما

دائم به زحمت بود برای شما

عزیز من یه روز و روزگاری

خوندی اگه این شعرو یادگاری

یادی بکن یکی یکی زماها

ما هم بدون هستیم یاد شماها

جهانمردی رفیق دلبند توست

مزدش فقط گوشه ی لبخند توست

7/ 2/ 1395 مصطفی جهانمردی

به درخواست دوستان دانش آموز سروده شد تقدیم به همه این جوانان خوب و مهربان